هرنمنه

نمیگم چون سریه؟

هرنمنه

نمیگم چون سریه؟

موسیقی هوی متال


هوی متال زیرگونه‌ای از موسیقی راک است که به عنوان یک سبک تعریف‌شده‌ی موسیقی در دههٔ ۱۹۷۰ پا به عرصه گذاشت.

این سبک ریشه در موسیقی گروه‌های هارد راک انگلیسی و آمریکایی دارد که در سال‌های پایانی دههٔ ۶۰ و آغازین دههٔ ۷۰ میلادی با الهام از بلوز/راک و سایکدلیک راک و آمیزه‌ای از صداهای حجیم، خشن (دیستورشن) و تقویت شده‌ی گیتار، تک‌‌‌‌نوازی‌های طولانی‌ گیتار الکتریک و ضرب‌آهنگ‌های سنگین، «موسیقی هوی متال» را آفریدند. سازهای استفاده شده در این سبک عمدتا گیتار الکتریک، گیتار بیس و درامز هستند که در شاخه‌های مختلف سازهای دیگر همانند کیبورد، ویولن، ویولن‌سل و گیتار آکوستیک به این مجموعه اضافه می‌شوند.

پس از گذشت چند سال از تشکیل اولین گروه‌ها در این سبک، متال نه تنها به‌عنوان یک ژانر موسیقی، بلکه به‌عنوان شیوه‌ای جدید برای بیان عقیده‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی افراد که معمولاً ساختار اعتراضی داشت شناخته شد. گروه‌هایی هم‌چون لِد زپلین، بِلَک سَبَث، رونی جیمز دیو و بعدا جوداس پریست در شکل‌گیری و گسترش این شاخه موسیقی در اواخر دهه‌ شصت و دهه هفتاد تأثیر زیادی داشتند.

اوج اقبال این گونهٔ موسیقی نزد مخاطبان در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی بود و در این دوره شاخه‌های متعددی از هوی متال ایجاد شد که از بسیاری از آنها صرفاً تحت عنوان «متال» یاد می‌شود. هوی متال در سرتاسر دنیا طرفداران بسیاری دارد که اصطلاحا به آن‌ها «متال هد» و «هدبنگر» می‌گویند.

گونه‌های هوی متال

«هوی متال» در حال حاضر دارای دومعنای مجزاست: یکی نام گونه‌ای از موسیقی به همراه زیرگونه‌های آن و دیگری سبکی است که گروه‌های اولیهٔ هوی متال در دهه ۱۹۷۰ داشتند که گاهی اوقات متال سنتی نیز نامیده می‌شود.

شاخه‌ها

    بلک متال
    کلاسیک متال
    دث متال
    دووم متال
    فوک متال
    گلم متال
    گوتیک متال
    گرایندکور
    اینداستریال متال
    نئو-کلاسیکال متال
    نو متال
    پاور متال
    پراگرسیو متال
    اسپید متال
    سیمفونیک متال
    ترش متال
    کریسچن متال

مشخصات

مشخصه‌های اصلی هوی‌متال که آنرا از راک جریان اصلی جدا می‌کردند عبارتند از 1- بهره‌گیری از ریتم و ریف‌های سنگین‌تر و خشن‌تر گیتار الکتریک، 2- به‌کارگیری ملودی و تک‌نوازی‌های گیتار لید (سولو) با زمانی طولانی‌، 3- استفاده از درون‌مایه‌های هارمونی سبک‌های کلاسیک و بلوز و شکستن قالب‌های راک‌اندرول 4- ریتم‌های سنگین‌تر و قوی‌تر با صدای کوبنده‌تر درامز و 5- آواز جیغ‌گونه و آزادتر نسبت به آواز راک. که باید تفاوت در محتوای ترانه‌ها را نیز به موارد پیش افزود. به گونه‌ای که وجود اعتراض، سیاه‌نمایی وضع‌موجود، ضدجنگ بودن، عرفان و فرقه‌گرایی مذهبی (در دهه ۱۹۷۰) یا ضدمذهبی (بعدا) از ضروریات آثار هوی‌متال در دهه‌های نخستین بود.

در زیرگونه‌های ساخته شده در دهه‌های بعدی برخی از این ویژگی‌ها از جمله تک‌نوازی گیتار لید یا استفاده از ریتم‌های سنگین کنار گذاشته شده است. برای مثال در ترش‌متال، دث‌مثال یا اسپید‌متال بر خلاف هوی‌متال بهره‌گیری از ریتم‌هایی با تمپو بسیار بالا و سریع جزو اصول اساسی است. یا در نومتال و دیگر نمونه‌های متاخر متال، دیگر خبری از ملودی و تک‌نوازی گیتار نیست.

آلات موسیقی

گروه‌های متال بیشتر اوقات از یک درامر، یک بیسیست، یک نوازنده گیتا ریتم، یک نوازنده گیتار لید (تک‌نواز) و یک خواننده که ممکن است نوازنده هم باشد تشکیل شده‌است. در برخی از زیرشاخه‌های هوی متال از کیبورد نیز استفاده می‌شود. گروه‌های هوی متال اولیه بیشتر از ارگ‌های هاموند استفاده می‌کردند که بعدها سینتی‌سایزر جایگزین آن شد. با این وجود گیتار بیشتر اوقات عنصر اصلی هوی‌متال است. از تغییر صدای گیتار برای ایجاد یک صدای قوی‌تر و 'سنگین' استفاده می‌شود. با گذشت زمان تک‌نوازی‌ها و ریف‌های ظریف‌تر بخش اعظم «موسیقی هوی‌متال» را تشکیل داد. نوازندگان گیتار از تپینگ، سویپ پیکینگ و دیگر تکنیک‌های پیشرفته برای نواختن سریع استفاده کردند. همچنین با توسعه فناوری، روش‌های جدیدی برای تغییر صدای گیتار به وجود آمد.

سبک آوازهای متال بسیار متنوع است. گسترهٔ این تنوع آوازهای اپرایی چند اوکتاوی ساخته راب‌ هالفورد برای جوداس پریست و بروس دیکنسن برای گروه آیرن میدن تا آوازهای خشن لمی کیلمیستر از موتورهد و جیمز هتفیلد از متالیکا را شامل می‌شود.

در خصوص صدای زنده، شدت صدا یکی از مهم‌ترین عوامل به‌شمار می‌آید. به دنبال جیمی هندریکس و دِ هو[۱] گروه‌های اولیه هوی متال معیارهای جدیدی برای شدت صدا در حین اجرا تعیین کردند. تونی ایومی گیتاریست پیشگام گروه هوی‌ متال بلک سبت، یکی از نخستین نوازندگان هوی متال است که به دلیل صدای زنده موسیقی دچار مشکلات فراوان در شنوایی خود شد. راک نواز دیترویت تد نوجنت و پیت تونشند-گیتاریست گروه دِ هو- تقریباً کر شده‌اند. گروه یوداکسیس از کانادا معروف به داشتن طولانی‌ترین و بلندترین طبلهای باس به طول شش پا هستند، که برخی از آن به عنوان دلیل اهمیت اندازه یاد می‌کنند. تثبیت صدای هوی متال در هجو راک با نام «این ضربه فقرات است» اثر گیتاریست «نایجل توفنل-که اعتراف کرد آمپلی فایرهای مارشال وی به گونه‌ای تغییر یافته‌اند که تا یازده بالا بروند-به تمسخر گرفته شده‌است.

در اواخر دهه هفتاد ابتدا تین لیزی و سپس جوداس پریست استفاده از دو گیتار لید (تک‌نواز)را باب کردند. گرچه پیش از آن گروه‌هایی همچون ویشبون اش، اسکورپیونز، و ای‌سی/دی‌سی هم از دو گیتار استفاده می‌کردند، در حالی‌که جوداس پریست ریتمی دوگانه را مورد استفاده قرار داد، تین لیزی از دو گیتار لید به عنوان بخشی از صدای ثابت موسیقی خود استفاده کرد. بسیاری از گروه‌ها همچون آیرن میدن از این روند پیروی کردند. و حتی گاه شمار گیتارهای خود را به سه رساندند.

درون مایه‌ها

در هوی متال نیز مانند دیگر سبک‌های پرطرفدار موسیقی، تصاویر بخشی از موسیقی را تشکیل می‌دهد. گرچه جلد آلبوم و نمایش‌های صحنه‌ای هیچ‌گاه از خود موسیقی اهمیتی بیشتر نیافتند اما به اندازه خود موسیقی ابزاری برای نشان دادن محتوا شدند. بسیاری از هنرمندان از طریق هوی متال با هم همکاری می‌کنند تا مجموعه‌ای از تجربه‌های‌شان را در هر قطعه ارائه کنند و از این طریق تجربیات متنوع‌تری برای شنوندگان ایجاد کنند. در این رابطه هوی متال از دیگر انواع هنر که تنها یک روش برای ابراز خود داشتند از تنوع بیشتری برخوردار است. در حالیکه بایک تابلوی نقاشی از طریق تصویر ارتباط برقرار می‌شود یا یک سمفونی از طریق شنیداری درک می‌شود، ایماژ هوی متال و درون مایه عمومی که تمامی موسیقی آن‌ها را شامل می‌شود علاوه بر صدای موسیقی از طریق تصاویر روی آلبوم، اجرای صحنه، اشعار، لباس و آرایش گروه‌ها ابراز می‌شود.

مورخان موسیقی راک معتقدند تأثیر موسیقی پاپ غربی هویت فرار از واقعیت را از طریق اشعار عجیب و خیالی به موسیقی هوی متال داده است. در همین حال موسیقی بلوز سیاهان آمریکا با تمرکز بر خسران، افسردگی و تنهایی، واقعیت برهنه هوی متال را به آن می‌دهد.

اگر مولفه‌های فضا و درون‌مایه هوی متال عموماً واقعیت متأثر از بلوز است، مولفه تصویری آن عموماً تحت تأثیر خیالپردازی موسیقی پاپ است. درون مایه‌های تاریکی، پلیدی، قدرت و الهام مولفه‌های زبانی خطاب قراردادن مشکلات زندگی هستند. هوی متال در واکنش به «صلح و عشق» فرهنگ هیپی در دهه ۱۹۶۰، به عنوان یک ضد فرهنگ، نشان داد که تاریکی جای نور را می‌گیرد و واقعیت برهنه جایگزین پایان خوش پاپ شده و همه چیز پایان خوشی نخواهد داشت. در حالیکه برخی از طرفداران معتقدند که ابزار تاریکی پیام هوی متال نیست، منتقدان هوی متال این نوع موسیقی را متهم به ستایش جنبه‌های منفی واقعیت کرده‌اند.

درون مایه‌های هوی متال عموماً عمیق‌تر از درون مایه‌های ساده‌انگارانه پاپ دهه‌های ۱۹۵۰، ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ است؛ که توجه آن معطوف به جنگ، نابودی اتمی، مسائل زیست محیطی، و تبلیغات سیاسی یا مذهبی بود. «خوک‌های جنگی» اثر بلک سبت، «قاتل بزرگان» اثر آزی آزبورن، و عدالت برای همه‌ی متالیکا، «دو دقیقه به نیمه‌شب» اثر آیرن میدن و بسیار از آوازهای سیستم آو ا داون نمونه‌هایی از بحث «وضعیت امور» هستند. گاهی اوقات تفسیر بیش از حد ساده می‌شود چرا که واژگان شعری متال در اصل به دوگانگی تاریکی در برابر روشنایی، امید در برابر نومیدی یا خوب در برابر بد می‌پردازد و جایی برای سایه‌های پیچیده خاکستری باقی نمی‌گذارد.

بسیاری هوی‌ متال را بیشتر با شیطان‌پرستی مترادف می‌دانند. با این‌حال استفاده از نمادها‌ی شیطان‌پرستانه و ضدمسیح به مرور و پس از یکی دو دهه از آغاز به کار گروه‌های هوی متال، و بیشتر در زیرگونه‌های فرعی متال رایج است. بیشتر گروه‌های نخستین در دهه‌های هفتاد و هشتاد نوعی عرفان مسیحی را دنبال می‌کردند و استفاده از گردن‌بند و نشان صلیب به هنگام اجرای زنده یا حتی بر روی آلات موسیقی کاملا معمول بود.

تأثیر موسیقی کلاسیک

تأثیرپذیری موسیقی هوی متال از موسیقی کلاسیک نوعا شامل تأثیر آهنگسازان باروک، رومانتیک یا کلاسیک مدرن همچون باخ، پاگانینی، واگنر و بتهوون است و نه موتسارت یا هایدن. ریچی بلکمور گیتاریست دیپ پرپل و رینبو از اوایل دهه ۱۹۷۰ نمادهای موسیقایی به عاریت گرفته از موسیقی کلاسیک را به کار گرفت. به دنبال ریچی بلکمور رندی رودز و اولی یان روت رویه‌ی او را در درگیر کردن موسیقی کلاسیک در هوی متال ادامه دادند و طی دهه ۱۹۸۰ برای الگوی سرعت و تکنیک خود به اوایل قرن هیجده بازگشتند. اینگوی مالمستین-گیتاریست، تحت تأثیر موسیقی کلاسیک- که تبحر فنی وی الهام بخش شمار زیادی از نوازندگان نئو-کلاسیکال متال از جمله تیمو تولکی، مایکل رومئو، مایکل آنجلو بتیو و تونی مک آلپاین بوده است بیش از همه در این میان شناخته شده‌است. موسیقی کلاسیک و موسیقی هوی متال ریشه در سنن و آداب مختلفی دارند. موسیقی کلاسیک «موسیقی هنری» است در حالی‌که هوی متال گونه‌ای از «موسیقی عامه‌پسند» به شمار می‌آید. با این حال موسیقی‌شناسانی هم‌چون نیکلاس کوک و نیکلا دیبن روی این مسئله تاکید کرده‌اند که بررسی و تحلیل دقیق موسیقی عامه‌پسند نشان داده که برخی اوقات این گونهٔ موسیقی از هنر سنتی تاثیر گرفته است.

مسئلهٔ دیگر نقش عمده‌ی‌ تریتون و گام‌های کروماتیک در هوی متال است. استفاده از یک فاصله متنافر مرکب از یک نت روت و یک چهار تقویت شده/پنج تضعیف شده، مثلاً C و F، منجر به تولید یک صدای «سنگین» و «پلید» تا حدی می‌شود که استفاده از آن در قرون وسطی ممنوع بود و اصطلاحا به آن «ابلیس در موسیقی» گفته می‌شد. استفاده از تریتون از عناصر زیربنایی تک نوازی‌ها و ریف‌های هنرمندان هوی متال است و از نمونه‌های اولیهٔ آن می‌توان به بخش آغازین آهنگ «یکشنبهٔ سیاه» از آثار بلک سبث اشاره کرد.

اواخر دوره باروک در موسیقی غرب نیز اغلب از طریق دیدگاه گوتیک تفسیر شد. در آهنگ «آقای کراولی» -از آثار آزی آزبورن و گیتاریست رندی رودز- از یک ابزار نی مانند سینتی سایزر و تک نوازی‌های گیتار الهام گرفته از باروک برای خلق حالتی خاص برای اشعار آزبورن در ارتباط با عالم به علم غیب آلیستر کراولی استفاده شده‌است.

رودز در بخش آغازین آهنگ «خاطرات یک دیوانه» در سال ۱۹۸۲، تأثیر بسیاری از«Etude #۶» اثر آهنگساز کوبایی گیتار کلاسیک لئو بروور گرفت. او همانند بسیاری دیگر از گیتاریست‌های متال دهه ۱۹۸۰ صراحتا از مطالعات «آموخته» نظریه موسیقی برای تثبیت صنعت ضعیف مجلات آموزشی گیتار از جمله «گیتار برای آهنگسازان حرفه‌ای» که طی دهه شکل گرفته بود استفاده کرد. با این وجود در اکثر موارد، آهنگسازان متال که تکنیک و بلاغت موسیقی کلاسیک را به عاریت گرفته بودند تلاشی نکردند تا آهنگساز کلاسیک باشند.

در دایره المعارف انکارتا آمده‌است: «زمانی که متن به موسیقی ارتباط داده شد، باخ توانست برای ایده‌های کلامی معادل‌های موسیقیایی بنویسد. گروه‌های پراگرسیو راک مثل امرسون، لیک اند پالمر و یِس پیش از پیدایش هوی متال این پدیده را بررسی کرده‌اند.

هوی متال از موضوعات فاجعه‌آمیز و تصاویر قدرت و تاریکی استفاده کره و قابلیت ترجمه دقیق ایده‌های زبانی به موسیقی برای کسب اصالت و اعتبار آن ضروری است. آلبوم Powerslave آیرن میدن یک مثال در این مورد است. طرح روی جلد و تم آهنگ «Powerslave» (هم‌نام با آلبوم) تاثیرگرفته از فرهنگ مصر باستان است و بسیاری از آهنگ‌های درون آلبوم از اصواتی تشکیل شده‌اند که یاد آور مرگ و زندگی هستند. نمونه آن آهنگ «The Rime of the Ancient Mariner» بر اساس شعری از ساموئل تیلور کالریج است. آهنگ دوم آلبوم A Farewell to Kings گروه راش یک اثر ۱۲ دقیقه‌ای به‌نام «Xanadu» است که از شعر کالریج و پیش از آن از ساختهٔ آیرن میدن الهام می‌گیرد.

واژه هوی متال

ریشه و سرچشمه اصطلاح «هوی متال» در ارتباط با نوعی موسیقی نامعلوم است. این اصطلاح قرن‌ها در علم شیمی و علم فلزات مورد استفاده بوده‌است و در «لغتنامه انگلیسی آکسفورد» نیز در همین لیست قرار گرفته‌است. از اولین نمونه‌های استفاده از این واژه در فرهنگ مدرن توسط نویسندهِ مخالف فرهنگ ویلیام اس بوروگز بوده‌است. او در رمان‌اش در سال ۱۹۶۲ بنام The Soft Machine به معرفی شخصیت اورانین ویلی، فرزند هوی متال پرداخت. وی در رمان بعدی‌اش در سال ۱۹۶۴ بنام Nova Express این مضمون را گشترش داد، هوی متال به عنوان استعاره‌ای برای داروهای مخدر به کار رفت.

    مردم هوی متال اورانوس با بیماری‌ها، داروهای ارگاسم و روش زندگی سرد خوشان در ساحل آبی غبارآلود پیچیده شدند و مردم مین‌راد با موسیقی متال[۲]

با توجه به تاریخ انتشار این کتاب‌ها چنین به نظر می‌رسد که بوروگز قصدی در مورد مرتبط ساختن این واژه با موسیقی راک نداشته است؛ با این وجود ممکن است نوشته‌های بوروگز برکابردهای بعدی این واژه تأثیراتی گذاشته باشند.

اولین استفاده از واژه «هوی متال» در غزلیات آوازی در اصطلاح «heavy metal thunder» در سال ۱۹۶۸ می‌باشد. [۳]:

    I like smoke and lightning

    Heavy metal thunder
    Racin' with the wind
    And the feelin' that I'm under

در کتاب «تاریخ هوی متال» عنوان شده که «هوی» از «hippiespeak» گرفته شده به معنای هر چیزی که؟؟؟؟[نیازمند منبع]

کلمه «هوی» (به معنی جدی و عمیق یا سنگین و سخت) است.

ارجاعات به «موسیقی هوی»، با این تعریف که معمولاً از انواع دیگر موسیقی عامه‌پسند سرعت کمتر و قدرت بیشتری داشت، رواج یافته بود. آیرن باترفلای برای اولین بار در سال ۱۹۶۸ آلبومی به نام «هِوی» منتشر کرد و توضیح روی جلد آلبوم بدین صورت بود: «آیرن- سمبل چیزی سنگین در آهنگ، باترفلای- نور، جذاب و متحرک....شیئی که براحتی می‌توان در تخیلات از آن استفاده کرد.

این حقیقت که لد زپلین (که نام آن تا حدودی ارجاع به تمسخر کیت مون که «مثل بالونی سربی فرو می‌روند» است) هوی متال را در نام آلبومش افزود ممکن است دلیل عدم استفاده بیشتر از این واژه باشد.

در اواخر دهه ۱۹۶۰، بیرمینگهام، انگلیس کماکان مرکز تولیدات صنعتی بود. با توجه به گروه‌های راک که در گوشه و کنار شهر ایجاد شده بودند-از جمله لد زپلین، دِ موو، و بلک سبث- برخی افراد بر این باورند که واژه هوی متال ممکن است ارتباطی با این فعالیت‌ها داشته باشد. در بیوگرافی‌های دِ موو عنوان شده‌است که صدای ریف‌های گیتارهای هوی آن‌ها بود که در میان متال میدلند محبوبیت داشت.

آلبوم ۱۹۶۸ بلو ایستر کالت با نام کلاب نینجا، نشان‌دهندهٔ استفاده گروه از سمبل‌های شیمیایی برای سرب است – «یک فلز سنگین». سندی پرلمن تهیه کننده، مدیر و ترانه نویس بلو ایستر کالت، ادعا کرده‌است که اولین فردی بوده‌است که از واژه هوی متال برای موسیقی راک در سال ۱۹۷۰ استفاده کرده‌است. پرلمن در جریان ایجاد تصویری از گروه که در برگیرنده اشارات شوخی آمیز به پدیده‌های غیبی باشد به استفاده از یک سمبل برای گروه رسید(مانند استفاده از سمبل آیرن میدن که بعدها در آلبوم هنری آنها استفاده شد)، شیمیایی سمبل برای سرب یکی از سنگین‌ترین فلزات. او این واژه را برای توضیح نوع موسیقی که بلو ایستر کالت اجرا کرد پیشنهاد کرد.

یکی از فرضیه‌های اخیر اما جنجال برانگیز در مورد ریشه این ژانر از طرف «چاس» که در سال ۱۹۶۹ مدیر Jimi Hendrix Experience بود در مصاحبه‌ای تلویزیونی وی با برنامه تلویزیونی PBS TV به نام «Rock and Roll» در سال ۱۹۹۵ پیشنهاد شد.او عنوان کرد: واژه هوی متال از یک مقاله در نیویورک تایمز که راجع به بررسی یک نوازنده بنام Jimi Hendrix بود نشات گرفته‌است... مانند گوش دادن به نوای سقوط فلزات سنگین از آسمان. با این وجود منشاء دقیق این ادعا پیدا نشده‌است و بحث‌های بسیاری در مورد صحت آن وجود دارد.

در ماه مه ۱۹۷۱ مایک ساندرز-منتقد موسیقی راک- در مجلهٔ Creem کلمهٔ «هوی متال» را در یک نقد مساعد راجع به آلبوم Kingdom Come گروه سِر لُرد بالتیمور به‌کار برد. تا به امروز این نقد، اولین منبع چاپی است که در آن از عبارت «هوی متال» برای اشاره به یک «ژانر موسیقی» استفاده شده است.

«هوی متال» ممکن است در ابتدا توسط برخی منتقدان موسیقی برای تمسخر بکار گرفته باشد، اما هواداران آن سریعا آن را پذیرفتند. سایر گروه‌ها از جمله دیپ پرپل-که از قبل ایجاد شده بودند و ریشه در پاپ و یا پراگرسیو راک داشتند، بلافاصله از هوی متال استفاده کرده و با یک رویکرد خشن تغییراتی در آن ایجاد کردند.

خاستگاه (دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰)

موسیقی بلوز که خاستگاه‌اش آمریکا بود در میان هواداران راک در انگلستان بسیارتأثیر گذاربود و محبوبیت خاصی داشت. گروه‌هایی مثل رولینگ استونز و د یارد بردز بسیاری از آهنگ‌های کلاسیک بلوز را با بالا بردن ضرب‌آهنگ و استفاده از گیتار الکتریک بازخوانی کردند. در حالی‌که آهنگ‌های اصلی با گیتار آکوستیک اجرا شده بودند. این تغییرات در موسیقی بلوز و دیگر موسیقی‌هایی که ریشه در فرهنگ مهاجران آفریقاییِ آمریکا داشت منجر به پیدایش اولین نمونه‌های موسیقی راک اند رول شد که الویس پرسلی از پیشگامان آن به‌شمار می‌آید.

پس از آن موسیقی بلوز مورد توجه بسیاری از موسیقی‌دانان و نوازندگانی قرار گرفت که سعی داشتند با بهره‌گیری از این نوع موسیقی و فرصتی که گیتار الکتریک‌های جدید ایجاد می‌کرد، صداهای بلندتر و بیشتری-هماهنگ و ناهماهنگ-تولید کنند. از آنجایی‌که شیوهٔ نواختن درامز در بلوز-راک استفاده از ضربه‌های بسیار ساده بر روی طبل‌های کوچک بود، درامرها به استفاده از سِت‌های درامز پیچیده‌تر و پرصداتر روی‌آوردند تا بتوانند با صدای گیتار که هر روز بلند و بلندتر می‌شد مقابله کرده و شنیده شوند. به همین ترتیب خوانندگان نیز تکنیک‌های خود را تغییر داده و با اتکای بیشتر بر روی آمپلی فایر، روند تصنعی‌تر و دراماتیک را پیش روگرفتند. در همین راستا پیشرفت‌های حاصله در صنعت ضبط، نوازندگان و خوانندگان را قادر ساخت این تغییر رویه و افزایش قدرت و صدا را به‌راحتی ضبط کنند.

اولین نمونه موسیقی‌ای که به‌عنوان هوی متال نامگذاری شد در اواخر دهه ۱۹۶۰ از منطقه بیرمنگام در انگلستان شنیده شد. زمانی‌که گروه‌هایی همچون لدزپلین و بلک سبث رویه‌ای کاملاً غیرسنتی را نسبت به استانداردهای بلوز در پیش گرفتند و موسیقی‌ای جدید بر پایهٔ گام‌ها و تنظیمات موسیقی بلوز ابداع کردند. این گروه‌ها به‌شدت تحت تأثیر موزیسین‌های سایکدلیک راک ایالات متحده از جمله جیمی هندریکس و کریم در انگلیس بودند. جیمی هندریکس گیتار بلوز-راک را تغییر داده و نقش عمده‌ای را به این ساز در موسیقی‌اش داده بود. او پلی میان «موسیقی سیاهان آمریکا» و «نوازندگان راک اروپای سفید» بود.

از دیگر افرادی که در این روند تأثیرگذار بودند وانیلا فیوج بود که تُن‌های پاپ را آهسته و توهم‌زا کرد و گروه‌های دِ هو و د کینکس که با تلفیق پاور کُرد و آکُردهای خشن‌تر در ژانر راک، راهی برای نمونه‌های مختلف هوی متال باز کردند. نمونه تأثیر گذار دیگر کریم بود که قالب پاور تریو[۴] را ابداع کرد و در هوی متال سهم عمده‌ای را به خود اختصاص داد.

برخی بر این باورند که «You Really Got Me» گروه د کینکس اولین آهنگ هوی متال بود که ساخته شد. د کینکس در ضبط این اثر که در سال ۱۹۶۴ منتشر شد از گیتار دیستروشن و امکاناتی که آمپلی‌فایرهای جدید در اختیارشان می‌گذاشت استفاده کرده بودند. در اواخر سال ۱۹۶۸ اصوات هوی بلوز برای بسیاری از مردم آشنا بودند؛ بسیاری از طرفداران و موسیقی‌دانان بازخوانی «Summertime Blues» -اثر ادی کوچران- توسط گروه بلو چیر را اولین آهنگ واقعی هوی متال می‌دانند. بسیاری از متخصصان بیتلز از آهنگ «Helter Skelter» در آلبومThe White Album و تک آهنگ انقلاب(۱۹۶۸) یاد می‌کنند که استانداردهای جدیدی برای میزان تغییر و خشونت صوت در آلبوم‌های پاپ و

موسیقی موج نو هوی متال انگلیسی


 

موج نو هوی متال انگلیسی (در انگلیسی به اختصار NWOBHM نوشته می‌شود) جنبشی بود در سبک هوی متال که در دههٔ ۷۰ میلادی در بریتانیا اتفاق افتاد و در دههٔ ۸۰، این جنبش توانست که نظر همگان را در جهان معطوف به خود کند تا حدی که بعضا این جنبش را با دوره بیتل مانیا مقایسه کرده‌اند. آغاز این دوره که با آلبوم بریتیش استیل گروه جوداس پریست شروع شد در واقع واکنشی بود به خاموشی تدریجی جلال و شکوه موسیقی هوی متالی گروه‌های بزرگی چون دیپ پرپل، لد زپلین و بلک سبت که کم کم در حال ترک صحنه بودند. گروهای موسیقی که در این جنبش فعالیت می‌کردند با کاستن از تاثیرات سبک موسیقی بلوز و عناصر کلیشه‌ای پانک و بالا بردن سرعت تمپو و استفاده از جلوه‌های خشن تر برای اصوات، توانستند تصویری پرابهت‌تر و خشن‌تر را برای این سبک، هوی متال، ارائه کنند و این تغییرات، چشم‌انداز جذاب و بسیار هیجان انگیزی را برای هوادران این سبک فراهم می‌نمود. این دوره مانند چشمه جوشانی بود که بسیاری از گروه‌های متال مانند متالیکا تحت تأثیر موسیقی گروه‌های این جنبش همچون جوداس پریست، آیرن میدن، ساکسن، موتورهد و دایمند هد قرار گرفتند.
گروه ساکسن

باوجود آنکه موج نو هوی متال انگلیسی در ابتدا از چشمان منتقدان در انگلستان و آمریکا دور ماند ولی توانست که در اوایل دههٔ ۸۰ میلادی چهره غالب هارد راک را به خود بگیرد. مشخصه‌های موسیقایی این سبک عبارت هستند از ضرب آهنگ‌هایی با تمپوی بالا، استفاده از پاور کورد‌ها، بکارگیری سولوهای سریع و آهنگین، خوانندگی با کوک اصوات بالا و اشعاری که اغلب حال و هوای افسانه‌ای و خیالی دارند. چهره‌ای که اعضای این گروه‌ها به خود می‌گرفتند اغلب بدین شکل بود که آنان موهای بلندی داشتند، به تقلید از جوداس پریست لباس‌هایی چرمی می‌پوشیدند که اغلب زنجیری از فلز را به همراه داشت، این چهره بعدها در دههٔ ۸۰ به نام هوی متال ثبت شد.

موج نو هوی متال انگلیسی در گذر زمان

 

آغاز این دوره را همزمان با فعالیت گروه‌هایی چون آیرن میدن، ساکسن، موتورهد، جوداس پریست، سامسن، دف لپارد، تانک و انجل ویچ می‌دانند. اما اولین گروه و پیشرو این سبک گروه ولزی باجی است.

مانند هر سبک و جنبش دیگر موسیقی این سبک هم در دوره ای دچار نقصان و افول شده است، بسیاری از طلایه داران و پیشروان این جنبش نتوانستند از مراحل اولیه موفقیت آمیز خود گذر کنند و آن را گسترش دهند. همچنین طلوع یک جنبش دیگر متال در لس آنجلس که بوسیله گروه هایی چون گانز ان روزز، ون هلن و ماتلی کرو و جذب هواداران جوان و شرکت‌های نشر نیز در افول موج نو هوی متال انگلیسی بی تاثیر نبود. شرکت‌های نشر آثار موسیقی، گروه‌های لس آنجلسی را به گروه‌های زیر زمینی موج نو هوی متال انگلیسی ترجیح می دادند و حمایت بیشتری از آنان می کردند. ظهور ترش متال نیز در همان زمان نیز عامل دیگری بود که باعث شد خیلی از هواداران جذب آن شوند.


موسیقی هارد راک


 

هارد راک (به انگلیسی: Hard Rock) یا هوی راک یکی از زیرشاخه‌های موسیقی راک است که ریشه در سبک‌های سایکدلیک راک و گاراژ راک اواسط دههٔ ۶۰ میلادی دارد. اصوات این‌گونهٔ موسیقی به شکلی آشکار از صداهای راکِ معمول سنگین‌تر و خشن‌تر هستند(نه به اندازهٔ هوی متال). هنرمندان هارد راک برای خلق آثارشان از نوای دیستُرت شدهٔ گیتار الکتریک، گیتار بیس، درامز، پیانو و کیبورد بهره می‌برند.

 

مشخصات موسیقایی

هارد راک بدون شک تحت تاثیر موسیقی بلوز قرار داشته‌است. در این سبک از گام پنتاتونیک به وفور استفاده می‌شود که در بلوز هم بسیار پرکاربرد است. بر خلاف جریان غالب بر بلوز آکوستیک، هارد راک از سازهای مدرن‌تری استفاده می‌کند همانند گیتار الکتریک و گیتار باس و درامز. نکته مشخص جدایی هارد راک از بلوز در استفاده از آکوردهاست، بر خلاف بلوز در هارد راک از آکوردهای ماژوری که ریشه در گام مینور دارند استفاده می‌شود.
گروه‌ها و افراد تاثیرگذار
گروه لدزپلین (۱۹۶۹)

در ابتدای پدید آمدن هارد راک گروه‌های چون د هو و د یاردبِردز تاثیر به سزایی در این سبک داشتند. همانطور که گفته‌شد بلوز تاثیر بسیاری در موسیقی راک داشت. گروه‌های راک آمریکایی و انگلیسی شروع به سنگین تر کردن اصوات و ریف‌های گیتار کردند و همچنین صدای درامز حجیم‌تر شد و خواننده‌ها با صدای بلندتری چون فریاد می‌خواندند. از دیگر گروه‌های تاثیرگذار در دوره ابتدایی این سبک می‌توان لد زپلینو دیپ پرپل را نام برد، همچنین در این میان نمی‌توان تاثیر نوازندگان و گروه هایی چون جیمی هندریکس، ریچی بلکمور، اریک کلپتن جف بک ایرو اسمیت را نادیده گرفت.
تاریخچه
آغاز (دههٔ ۶۰ میلادی)

گروه‌های راک آمریکایی و بریتانیایی با ایجاد تغییرهایی در موسیقی راک اند رول و افزودن عناصری هم‌چون صدای خشن‌تر، ریف‌های گیتار سنگین‌تر، کوبنده‌تر کردن نوای درامز و تقویت صدای خواننده اولین تلاش‌ها در شکل‌گیری هارد راک را آغاز کردند. نمونه‌های اولیهٔ آثار پدیدآمده از دل این جریان «Born to be Wild» از استپن‌ولف، «You Really Got Me» از د کینکس، «Happenings Ten Years Time Ago» از د یاردبردز و «My Generation» د هو بودند. در همان دوره جیمی هندریکس گونه‌ای موسیقی بلوز تاثیرگرفته از سایکدلیک راک را خلق کرد که با تلفیق عناصری از جَز، بلوز و راک اند رول منجر به پیدایش یک فرم موسیقایی بدیع شد. او به همراه دیو دیویس از د کینکس، اریک کلپتن از گروه کریم، پِت تاونشِند از د هو و جف بک از د یاردبردز اولین گیتاریست‌هایی بودند که به استفاده از افکت‌های جدید مانند فیزر، آدیو فیدبک و دیسترشن روی‌آوردند.

هارد راک در اواخر دههٔ ۶۰ میلادی با گروه‌هایی هم‌چون د هو، دیپ پرپل، آیرن باترفلای، بلو چیر و لد زپلین ظهور کرد. موسیقی آن‌ها ترکیبی از راکهای اولیه و صداهای سنگین‌تر شدهٔ بلوز راک و اسید راک بود. دیپ پرپل با آلبوم‌های Shades of Deep Purple ‎(۱۹۶۸)‎، The Book of Taliesyn ‎(۱۹۶۸)‎ و Deep Purple ‎(۱۹۶۹)‎، کمک شایانی به پیشرفت این سبک کرد و البته آلبوم چهارم آن‌ها به نام In Rock که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد متمایزترین اثر آن‌ها در این مسیر به‌شمار می‌آید. اولین آلبوم لدزپلین با نام لدزپلین (۱۹۶۹) و اولین آلبوم لایو گروه د هو با نام لایو در لیدز (۱۹۷۰) نمونه‌های دیگری از اولین آثار هارد راک هستند. اصالت بلوزی این آثار کاملا هویداست و در این آلبوم‌ها چندین اثر از هنرمندان شاخص بلوز یا بازخوانی شده‌اند یا از آن‌ها در ساخت آهنگ‌ها اقتباس شده‌است.
دورهٔ اول (دههٔ ۷۰ میلادی)

آلبوم سوم لدزپلین با نام لدزپلین ۳ که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد نسبت به آلبوم دوم گروه، بیشتر به فولک راک گرایش داشت اما سنگینی موسیقی قبلی‌شان هم در آن حفظ شده بود. سال ۱۹۷۱ با انتشار آلبوم تحسین‌شدهٔ Who's Next از گروه دِ هو همراه بود. آلبوم سوم دیپ پرپل هم که با نام Machine Head در سال ۱۹۷۲ منتشر شد از تلاش‌های هنرمندان راک این دوره در جهت گسترش هارد راک به شمار می‌آید. از این اثر به عنوان یکی از اولین آلبوم‌های هوی متال گروه دیپ پرپل هم یاد می‌شود که البته بعضی از اعضای گروه این عنوان را برای Machine Head نمی‌پذیرند. دو آهنگ «ستارهٔ بزرگراه» و «دود بر فراز آب» از آهنگ‌های موفق این آلبوم هستند. محبوبیت آهنگ «دود بر فراز آب» نزد هواداران به اندازه‌ای است که بسیاری، ریف ابتدای آهنگ را که از ۴ پاورکورد تشکیل شده به عنوان شناسهٔ موسیقایی دیپ پرپل می‌شناسند.

گروه اسکاتلندی نازارث در پرفروش‌ترین آلبوم‌شان با نام موی سگ (۱۹۷۵) هارد راک را با عناصر تجاری درهم آمیختند و این آلبوم به منشا الهام گروه‌های دیگر تبدیل شد.

طی دههٔ ۷۰ میلادی، هارد راک به شاخه‌های دیگر موسیقی سرایت کرد. الیس کوپر در سال ۱۹۷۲ با آلبوم پرفروش School's Out این سبک نوظهور را را در مرکز توجه بازار موسیقی قرار داد. در سال‌های بعد گروه‌هایی مثل کوئین، اروسمیث و مانتروز در آلبوم‌های آغازین‌شان، هرکدام روایتی متفاوت از هارد راک را به مخاطب‌ها ارائه کردند. در سال ۱۹۷۴ یکی دیگر از گروه‌های نامدار این سبک به‌نام بد کمپانی در انگلستان ظهور کرد و این با انتشار سومین آلبوم گروه کویین با نام Sheer Heart Attack هم‌زمان بود. آهنگ «Stone Cold Crazy» از این آلبوم در سال‌های بعد منشا الهام گروه‌های ترش متال مانند مگادث و متالیکا شد. کوئین شیوهٔ جدیدی از چیدمان آواز و گیتار در موسیقی راک را ارائه کرد که مخلوطی بود از هارد راک با گلم راک، هوی متال، پراگرسیو راک و گاهی هم اپرا. در اواسط دههٔ ۷۰ گروه‌های مهم دیگری مانند کیس و راش هم ظهور کردند و با پیوستن به جریان ایجاد شده به گسترش هارد راک کمک کردند. البته گروه راش بعد از سه آلبوم اول‌شان بیشتر به پراگرسیو راک متمایل شدند.

 


موسیقی هاوس


موسیقی هاوس (به انگلیسی: House music) سبکی از موسیقی رقص الکترونیک است که ابتدا در دیسکوتک‌های حامیان آمریکایی آفریقایی‌تبارها، آمریکایی‌های لاتین‌تبار، فرانسوی‌ها و همجنسگرا‌ها در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی ابتدا در شیکاگو و سپس در نیویورک، نیوجرسی، دیترویت، و میامی پرطرفدار شد و سرانجام قبل از برانگیخته‌شدن در جریان اصلی موسیقی پاپ و موسیقی رقص به اروپا رسید. هاوس به شدت متأثّر از موسیقی سول و فانک برانگیخته شده در سبک دیسکو است. هاوس عموماً از سازهای ضربی سبک دیسکو استفاده می‌کند، مخصوصاً هنگام استفاده از طبل باس بر روی هر ضرب، می‌تواند شامل یک سینث‌سایزر نمایان برای خط باس، درامز الکترونیک، افکت‌های الکترونیکی و نمونه‌های فانک و پاپ و صدای خواننده با تأثیر از افکت پس‌آوایی و بازآوایی باشد.

 

وجه تسمیه

اصطلاح موسیقی هاوس از اسم کلوپ شبانه ای به نام The Warehouse مشتق می شود که در سال های ۱۹۷۷ تا 1983 در شیکاگو وجود داشت. این کلوپ عمدتاً توسط آمریکایی آفریقایی‌تبارهای همجنسگرا و آمریکایی‌های لاتین‌تبار اداره می شد که برای رقص با موسیقی اجرا شده توسط دی جی ساکن در همانجا (Frankie Knuckles) می آمدند.

 

موسیقی هاوس
ریشه‌های سبکی
دیسکو، سول، موسیقی فانک، پست دیسکو، الکتروپاپ، سینث‌پاپ
ریشه‌های فرهنگی
سال‌های آغازین دههٔ ۸۰ میلادی در شیکاگو، ایالات متحده
سازهای موسیقی
سَمپلِر، درامز الکترونیک، سینث‌سایزر، تِرن‌تیبل، سیکوئنسر
محبوبیت عمومیاز سال‌های میانی دههٔ ۱۹۹۰ میلادی در تمام دنیا
مشتق‌هاریو، گاراژ هاوس
زیرسبک‌ها
اسید هاوس، بریک بیت، دارک هاوس، دیوا هاوس، یورو هاوس، مایکروهاوس، پراگرسیو هاوس، الکترو هاوس، دریم هاوس، دیسکو هاوس، وکال هاوس، هاردبگ
سبک‌های درهم‌آمیخته
آلترنتیو دنس، امبینت هاوس، دیپ هاوس، تمپو پائین، فانکی‌هاوس، الکترونیک راک، هاوس-پاپ، هیپ هاوس، لاتین هاوس، مَدچِستِر، نئو سول، تِک هاوس، لیکوئید فانک
حلقه‌های منطقه‌ای
شیکاگو، فرانسه، سن فرانسیسکو، ایتالیا، بریتانیا، کره جنوبی، نیویورک، نیوجرسی، میامی، دیترویت

 

موسیقی کلاسیک


موسیقی کلاسیک به موسیقی هنری اروپا گفته می‌شود. شروع این موسیقی را از سده‌های میانه در حدود سال ۵۰۰ پس از میلاد می‌دانند.

 

دوره‌های موسیقی کلاسیک

موسیقی کلاسیک را از نظر سبک و تحوّل تاریخی آن به چند دوره کوچک‌تر تقسیم کرده‌اند.
موسیقی سده‌های میانه

این دوره با سقوط امپراتوری روم شروع و تا رنسانس در اروپا ادامه می‌یابد. این دوره، دوره شروع و آغازین گام‌های موسیقی کلاسیک است.
موسیقی رنسانس

در این دوره که شامل سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۶۰۰ میلادی می‌شود. موسیقی کلاسیک به طور عمده در ایتالیا شکل گرفته‌است و بیشتر قطعات آثار آوازی هستند.
موسیقی باروک
نوشتار اصلی: موسیقی دوره باروک

این دوره از سال ۱۶۰۰ میلادی شروع وتا حدود ۱۷۶۰ میلادی ادامه می‌یابد. لغت باروک در عالم هنر(نه فقط موسیقی) معادل استادانه زینت دادن و یا ماهرانه درست کردن به کار می‌رود که از مشخصات بارز هنر این سالها بوده‌است.

موسیقی این دوره همانند سایر هنرهای هم عصر خود بیانگر اشرافیت و قدرت حکومتهای اروپایی بوده‌است. نیاز کلیسا برای جذابتر کردن نیایش نیز در گسترش این سبک تاثیر بسیاری داشته‌است.

یکپارچگی در حالت موسیقی از ویژگی‌های موسیقی این دوره‌است.

از معروفترین موسیقیدانان این سبک می‌توان باخ و ویوالدی را نام برد.
دوره کلاسیک
نوشتار اصلی: موسیقی دوره کلاسیک


دوره کلاسیک سالهای ۱۷۳۰ تا ۱۸۲۰ میلادی را شامل می‌شود.

قرن هجدهم مصادف بود با جریان روشنی فکر، یا آزادی اندیشه از بند خرافات، که در آن طغیانی علیه متافیزیک و به نفع احساسات معمولی و روانشناسی تجربی و عملی، علیه آیین و مراسم تشریفاتی اشرافی و به نفع زندگی طبیعی و ساده، علیه خودکامگی و به نفع آزادی فردی، علیه امتیازات و حق ویژه و به نفع حقوق مساوی مردم و تعلیم و تربیت همگانی.در این دوره برای اولین بار در موسیقی این فکر ظهور کرد که موسیقی در حقیقت همانند دیگر هنرها مقصود و هدفی ندارد، بلکه صرفاً به خاطر خودش وجود دارد، یعنی موسیقی به خاطر خود هنر موسیقی. پس از دوره کلاسیک با هنر موسیقی بر پایه ایده «هنر به خاطر هنر» برخورده می‌شد.

هنر در این دوران بیشتر متوجه سادگی است تا تزئینات ماهرانه دوران باروک، ولی در زمینه موسیقی این رویکرد به عکس اتفاق می‌افتد. بر خلاف دورهٔ باروک در دوران کلاسیک حالت‌های مختلف و متضادی در ارائه احساس در موسیقی وجود دارد. بافت موسیقی کلاسیک نیز بیشتر هموفونیک است تا پلی فنیک. از هنرمندان این دوره می‌توان از هایدن، موتزارت و بتهوون نام برد.
دوره رمانتیک
نوشتار اصلی: موسیقی دوره رمانتیک

سبک رمانتیک سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۹۱۰ را شامل می‌شود.دراین دوره، احساسات نقش بسزایی در موسیقی پیدا می‌کند. موسیقی در این دوره بصورت ابزاری در دست آهنگساز مطرح کردن احساسات شخصی اوست.
موسیقی قرن بیستم

این دوره را دوره مدرنیسم یا نوگرایی موسیقی کلاسیک می‌دانند. آهنگسازان این دوره هرچه بیشتر سعی کردند تا کارهای خود را از سبک‌های گذشته متمایز و از باورها و قانون‌های گذشته عبور کنند.
موسیقی کلاسیک معاصر

موسیقی کلاسیک معاصر از سال ۱۹۷۰ میلادی آغاز شده‌است و تاکنون ادامه دارد. آهنگسازان معاصر کلاسیک بیشتر به ساختن موسیقی مینیمال و آوانگارد روی آورده‌اند.
نمودار دوره زمانی آهنگسازان و سبک آنها

 


موسیقی فولک متال


فولک متال (به انگلیسی: Folk metal) یکی از گونه‌های موسیقی هوی متال است که در دههٔ ۹۰ میلادی در اروپا گسترش یافت. این گونهٔ موسیقی همان‌طور که از نام‌اش پیداست ترکیبی از هوی متال و عناصر موسیقی فولک است که شامل استفاده از سازهای موسیقی فولک و آواز خواندن[۱] به آن شیوه در قطعات متال است.

اولین گروهی که موسیقی فولک را با قطعات متال درهم آمیخت گروه انگلیسی اسکای‌کلد بود. آلبوم آغازین آن‌ها با نام پسران خیره‌سر مام زمین در سال ۱۹۹۱ منتشر شد. پس از آن و تا سال‌های میانی دههٔ ۹۰ گروه‌های دیگری در مناطق مختلف اروپا و اسرائیل به فولک متال روی آوردند. در این میان، گروه ایرلندی Cruachan، گروه اسرائیلی ارفند لند و گروه آلمانی ساب‌وی تو سالی هرکدام پیش‌قراول گونه‌های متنوع فولک متال بر حسب بن‌مایهٔ موسیقایی مناطق مختلف شدند و زیرشاخه‌های سلتیک متال، اورینتال متال و مدیوال متال را پدید آوردند.

با وجود گروه‌های مختلف که از مناطق و اقوام گوناگون به این ژانر جدید پرداختند، فولک متال آن‌چنان که باید فراگیر نشد و تا اواخر دههٔ ۹۰ میلادی کم‌تر شناخته شده بود. در سال‌های آغازین قرن بیست و یک، فولک متال بالاخره به جایگاهی که شایسته‌اش بود دست یافت. از حرکت‌های مثال‌زدنی این دوره می‌توان از گروه‌های فنلاندی مانند فین‌ترول، انسیفروم، کرپیکلانی، توریساس و مون‌سارو نام برد.

از مشخصه‌های بارز فولک متال تنوع این گونهٔ موسیقی است و گروه‌های مختلف این ژانر هرکدام به سبک و سیاق خودشان ترکیب‌هایی متنوع از هوی متال و موسیقی فولک را ارائه می‌کنند. گسترهٔ وسیعی از سازهای موسیقی عامیانه توسط گروه‌هایی که در برخی موارد بیش از ۶ عضو برای نواختن قطعه‌ها دارند مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این میان گروه‌هایی هم هستند که به‌جای به‌کار گرفتن نوازندگان متعدد از کیبورد برای شبیه‌سازی نوای سازهای آکوستیک استفاده می‌کنند. در متن آهنگ‌های فولک متال اغلب به مضامینی مانند باورهای پیشا ترسایی(مسیحی)، طبیعت، خیال‌پردازی، اساطیر و تاریخ پرداخته می‌شود.

 

موسیقی سمفونیک متال


سمفونیک متال (به انگلیسی: Symphonic metal) یا اپرا متال سبکی از هوی متال است که در آن از عناصر سمفونیک استفاده می‌شود. این عناصر شبیه همان عناصر سمفونیک کلاسیک اجرا می‌شوند. در واقع سمفونیک متال دو تعریف مجزا دارد؛ اولی همان تعریف اشاره شده یعنی یکی از زیر شاخه‌های هوی متال و دیگری نامی است که به دیگر زیر شاخه‌های متال داده شده‌است و گونه‌های‌های مختلف این زیر سبک‌ها را ترکیب می‌کند و این با استفاده از تاثیر گذاری خوانندگی یک خواننده زن و حال و هوایی اپرایی/کلاسیک انجام می‌پذیرد بطوری‌که قطعه موسیقی آفریده شده احساس سمفونیک بودن را به شنونده القا می‌کند.


ویژگی‌های موسیقایی [ویرایش]

سمفونیک متال با تعریف یک سبک، پایه و اساس موسیقی برگرفته از نمونه‌های اولیه گوتیک متال، پاور متال و موسیقی کلاسیک دارد.

گیتار و گیتار باس در این سبک بطور معمول از الگوهای گوتیک متال بوسیله ترکیب کردن دیگر سبک‌های گیتار در متال استفاده می‌کنند. معمولاً در این روش سبک‌ها آمیخته‌ای از پاور متال، دث متال، بلک متال و پروگرسیو متال را در بردارند البته گاهی عناصر راک هم به آن افزوده می‌شود. بطور نمونه سمفونیک متال با ترکیب عناصر سبک‌های نام برده شده و عناصر موسیقی کلاسیک، قطعاتی را خلق می‌کند که به شدت حال و هوای سمفونیکی دارد. گروه‌هایی که از عناصر راک استفاده می‌کنند معمولاً برداشت خیلی ساده‌ای از سبک را ارائه می‌دهند. آنها با استفاده از ملودی‌هایی ساده و جذاب موسیقی دلخواه‌تر و همگانی‌تری را عرضه می‌کنند. اما عنصر دیگری که در این سبک وارد می‌شود استفاده هرچه بیشتر از ملودی‌ها و سولوهای نواخته شده توسط گیتار است. این عنصر حال و هوای آتشی‌تری به این سبک می‌دهد، البته باید گفته شود که این ویژگی از پاور متال الهام گرفته شده‌است.

کیبوردها نقش بسیار مهمی را در سمفونیک متال بازی می‌کنند و در واقع نقش کیبورد را می‌توان نقطه کانونی موسیقی این سبک دانست. هنگامی که دیگر سازها قطعاتی نسبتا ساده را می‌نوازند این کیبورد است که قطعات پیچیده‌تر و تکنیکی‌تر را می‌نوازد. در هر سبک شناخته‌شده‌ای که مربوط به سمفونیک متال باشد، تنها کیبوردها هستند که برای نواختن قطعات کلاسیک یک آهنگ استفاده می‌شوند. این ساز توانایی پوشش دادن تمام فرم‌های موسیقی کلاسیک را دارد. بعضی مواقع در هنگام اجراهای زنده شاهد آن هستیم که گروه‌ها تمایل دارند به‌جای استفاده از سمپل‌های دیجیتالی کیبورد، از ارکستر و سازهای واقعی بهره ببرند.

حال و هوای موسیقی در این سبک بسته به خود قطعه موسیقی دارد، اگرچه حتی آهنگ‌هایی که حال و هوایی بیمارگون و دهشتناک دارند در نهایت حس خوبی را به شنونده القا می‌کنند. جو و حال و هوای موسیقی در این سبک کاملا از نحوه اجرای کیبورد و دیگر سازهایی که از کیبورد تقلید می‌کنند مشخص می‌شود.

اشعار استفاده شده در این سبک از موضوعات بسیاری بهره می‌برند. معمولاً اشعار در این سبک موضوعاتی از اشعار سبک پاور متال را به عاریه می‌گیرند. اشعار در سمفونیک متال مانند آنچه در گوتیک متال اتفاق می‌افتد برای تهیهٔ آلبوم‌های مفهموی مرتب می‌شوند.

گروه‌های سمفونیک متال در قسمت خواننده معمولاً از یک خواننده زن بهره می‌برند تا بتوانند از توانایی آنها در اجرای قطعه‌های آوازی سوپرانو بهره ببرند. در بعضی گروه‌ها هم شاهد آن هستیم که به شیوهٔ هنرمندان گوتیک متال از خواننده هم‌خوان مرد برای اجرای بک وکال استفاده می‌کند. گروه‌هایی که از خواننده مرد استفاده می‌کنند ناخواسته وارد سبک سمفونیک پاور متال می‌شوند.

 

'سمفونیک متال'
ریشه‌های سبکی
گوتیک متال
سمفونیک راک
ملودیک پاور متال
پروگرسیو متال
ریشه‌های فرهنگی
اواسط و اواخر دههٔ ۹۰ میلادی، اروپا (به ویژه اسکاندیناوی و هلند
سازهای موسیقی
گیتار، گیتار باس، درامز، پیانو، کیبورد و سازهای دیگر آکوستیک و الکتریک
محبوبیت عمومیبیشترین محبوبیت در اروپا و محبوبیت پایین در آمریکای شمالی
مشتق‌هاسمفونیک پاور متال، سمفونیک بلک متال

موسیقی سول


موسیقی سول (به انگلیسی: Soul music) یکی از سبک‌های موسیقی است که خاستگاه آن کشور آمریکا است و ریشه در موسیقی کلیسایی و آر اند بی دارد.

وب‌گاه تالار مشاهیر راک اند رول موسیقی سول را برخاسته از تجربیات سیاهان مهاجر به آمریکا و نوعی دگردیسی موسیقی گاسپل و آراندبی با ریتم‌های فانکی و اشعار سکولار دانسته است. ریتم‌های گیرا که با دست زدن و حرکت‌های موزون بدن روی آن‌ها تاکید می‌شود از ویژگی‌های مهم موسیقی سول هستند. از دیگر مشخصه‌های موسیقی سول وجود بخش‌های سوال و جواب‌گونه مابین خوانندهٔ اصلی و گروه کُر است.

اغلب از ری چارلز به خاطر ساخت یک مجموعه ترانه که اولین آن‌ها «I Got a Woman» ‏(۱۹۵۴) بود، به‌عنوان پدیدآورندهٔ موسیقی سول یاد می‌شود. چارلز خود به این واقعیت اذعان داشت که از لحاظ سبک آواز تحت تاثیر جسی ویتاکر خوانندهٔ گروه گاسپل Pilgrim Travelers بوده‌است. از دیدگاهی دیگر ۱ دهه طول کشید تا سول، شکل یک سبک مستقل را پیدا کند و ترانه‌های اولیهٔ سالومون برک که در دههٔ ۱۹۶۰ برای آتلانتیک رکوردز ضبط کرد اولین آثار واقعی موسیقی سول هستند. ترانه‌های «Cry to Me»‏، «Just Out of Reach»‏ و «Down in the Valley» از ساخته‌های دههٔ ۶۰ سالومون برک هستند که به‌عنوان آثار کلاسیک سبک سول شناخته می‌شوند.

از دیگر هنرمندان مهم این سبک در دههٔ ۱۹۶۰ می‌توان از اوتیس ردینگ[۱]، سَم کوک[۲]، ادی فلوید[۳]، هاوارد تیت[۴] و آرتا فرانکلین[۵] نام برد.

 

سول
ریشه‌های سبکی
گاسپل، آر اند بی
ریشه‌های فرهنگی
سال‌های پایانی دههٔ ۱۹۵۰ میلادی در آمریکا
سازهای موسیقی
گیتار الکتریک، گیتار باس، پیانو، اُرگ، درامز، کیبورد، دسته سازهای بادی و آواز
محبوبیت عمومیمحبوبیت جهانی از دههٔ ۱۹۶۰ تا سال‌های آغازین دههٔ ۱۹۸۰ میلادی
مشتق‌هاآر اند بی معاصر، دیسکو، فانک، کوایت استورم، بروکن‌بیت
زیرسبک‌ها
بلو-آید سول، براون-آید سول، موتاون ساوند، سایکدلیک سول، اسموث سول
سبک‌های درهم‌آمیخته
نئو سول، سول بلوز، سول جَز، ورلد سول، نو جَز
حلقه‌های منطقه‌ای
بریتیش سول، شیکاگو سول، دیترویت سول، ممفیس سول، نیو اورلینز سول، نورثرن سول، فیلی سول، ساوثرن سول

 


موسیقی سافت راک

سافت راک (به انگلیسی: Soft Rock) سبکی از موسیقی است که از تکنیک‌های موسیقی راک استفاده می‌کند تا موسیقی ای ساخته شود که ملایم تر و آهسته تر است. این سبک اغلب با عناصری از تکنیک‌های موسیقی فولک راک و خواننده-ترانه نویس‌های موسیقی پاپ ترکیب شده‌است.

ترانه‌های سافت راک عموما به موضوعاتی نظیر عشق، زندگی روزمره و روابط انسانی آن گرایش دارند. این نوع از موسیقی گرایش به استفاده زیادی از گیتار آکوستیک، پیانو، سینث سایزر و گاهی اوغات ساکسیفون دارد. استفاده از گیتار الکتریک در این سبک بسیار کم و صدای آن در ترانه‌ها، صدایی بسیار زیر است. این سبک از موسیقی در اواخر دهه ۶۰ میلادی شروع به تقسیم شدن از موسیقی هارد راک کرد.

 

ریشه‌های سبکی
راکپاپ راک, ریتم و بلوز, فولک راک, راک اند رول, اسموث جاز
ریشه‌های فرهنگی
اواخر دهه ۶۰ میلادی
سازهای موسیقی
گیتار آکوستیک و الکتریک, گیتار بیس, گیتار دوازده سیمهدرامز, پیانو, سینث سایزر
محبوبیت عمومیاز دهه ۷۰ میلادی تا دهه ۸۰ میلادی

 

موسیقی راک اند رول

راک اند رول (به انگلیسی: rock and roll) به معنی تکان دادن و غلت‌زدن، یک سبک موسیقی است که در دهه ۱۹۵۰ در جنوب آمریکا رایج شد و به سرعت در تمام آمریکا و بعد اروپا و جهان محبوبیت یافت.

بعدها این موسیقی باعث پدید آمدن گونه‌های دیگری مثل راک شد و اکنون نام راک اند رول بیشتر برای اشاره به همان صورت آغازین آن یعنی موسیقی دهه ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰ (تقریباً قبل از ظهور بیتلز) به‌کار می‌رود.

از کسانی که این نوع موسیقی را بنا نهادند می‌توان از الویس پریسلی، ملقب به سلطان راک اند رول، و بادی هالی نام برد.
خواننده‌ها

کسانی که از این سبک موسیقی استفاده می‌کنند عبارت‌اند از:

    الویس پریسلی، سلطان راک اند رول
    بادی هالی
    بیل هالی
    چاک بری
    گروه بیتل‌ها
    رولینگ استونز
    باب دیلان
    جونی میشل
    جیم موریسون
    پل سیمون
    نیل یانگ
    التون جان
    دیوید بووی
    جان لنون
    جانی کش


موسیقی بلک متال


بلک متال (به انگلیسی: Black metal) یکی از زیرشاخه‌های نهایی موسیقی هوی متال است. ضرب‌آهنگ بالا، خواندن همراه با جیغ‌های گوش‌خراش، صداهای گیتار دیسترت شده و استفادهٔ زیاد از تکنیک‌هایی مانند ترمولوپیکینگ، دابل کیک درامینگ و ساختار غیر متعارف آهنگ‌ها از مشخصه‌های این سبک هستند.

در طول دهه ۸۰ میلادی برخی گروه‌های ترش متال نمونه‌های اولیه بلک متال را خلق کردند. این گروه‌ها که اصطلاحا به آن‌ها «موج اول» هم گفته می‌شود ونوم، بَثِری، هِل‌هَمِر و سلتیک فراست بودند. «موج دوم» که در اوائل دههٔ ۹۰ میلادی پدیدار شد عمدتا شامل گروه‌های نروژی میهم، بورزوم، دارک‌ثرون، ایمورتال و ایمپرر بود. در واقع این گروه‌های موج دوم بودند که بلک متال را به عنوان یک سبک مشخص و متمایز توسعه دادند و به‌زودی بلک متال از اروپا به آمریکای شمالی راه یافت.

بلک متال همواره در تضاد با جریان‌های روتین فرهنگی بوده‌است، به‌خصوص دو خصیصهٔ انسان‌گریزی و مسیح ستیزی که در میان بیشتر هنرمندان این سبک به چشم می‌خورد. برخی از هنرمندان بلک متال در به‌آتش کشیدن کلیساها، قتل و برخی «جریان‌های ملی/اجتماعی‌گرایانهٔ افراطی» نقش داشته‌اند. غالب هنرمندان این سبک با پوشیدن لباس‌های سیاه رنگ، استفاده از نقوش و سمبل‌های مربوط به مرگ و گریم‌های ترسناک، چهره‌ای شیطانی و تهدیدآمیز از خود ارائه می‌کنند.

به دلیل آن‌چه که شرح‌اش رفت و برخی دلایل دیگر، این گونهٔ موسیقی اغلب یک سبک «موسیقی زیرزمینی» به شمار می‌آید.

موسیقی بلوز

بلوز گونه موسیقی سازی و آوازی است که ریشه در آوازهای مذهبی و آوازهای کار و فریادها و همخوانی‌های سیاهان آمریکا دارد و اصل آن به فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا می‌رسد.علت اینکه این سبک به بلوز معروف شد این بود که پیشگامان این سبک ( برده‌های سیاه) با غم این موسیقی را اجرا می‌کردند و Blue در زبان انگلیسی به معنای غم نیز می‌باشد، برخی از صاحبان نظر بر این نکته اعتقاد دارند که نحوه شیوع این سبک در آمریکا بر میگردد به زمان برده داری و مزارع پنبه در کشور آمریکا که در آن دوره برده‌های آفریقای در هنگام کار در مزارع با خواندن شعرهایی بعضاً ریتمیک و موزون به همراه پاسخ و تکرار توسط دیگر کارگران اقدام به ایجاد شوق و نظم در کار برداشت می نمودند[نیازمند منبع].

شهر ممفیس زادگاه موسیقی سبک "بلوز" است.[۱]


موسیقی پاپ


موسیقی پاپ (به انگلیسی: Pop music، که در اصل به معنی موسیقی عامه‌پسند (popular) می‌باشد) یک سبک از موسیقی عامه‌پسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک (محلی) قرار می‌گیرد و از آن ها متمایز است. *[۱] با این حال هنرمندان این سبک در سبک‌های راک، هیپ‌هاپ، دنس، ریتم و بلوز (R&B) و کانتری هم می‌توانند فعالیت داشته باشند و این باعث می‌شود که تبدیل به سبکی انعطاف‌پذیر شود. عبارت «موسیقی پاپ» همچنین می‌تواند به یک زیرسبک خاص (درون پاپ) اشاره داشته باشد مانند سافت راک و پاپ/راک.

 

     مشخصات پاپ به عنوان یک زیرسبک

پاپ معمولاً به عنوان موسیقی‌ای تعریف می‌شود که به شکل تجاری تهیه می‌شود یا هدف تولید آن سود مالی است. بنا به تعریف سایمون فریت، منتقد موسیقی و جامعه‌شناس متخصص موسیقی مردم پسند، موسیقی پاپ بیشتر به عنوان یک صنعت شناخته می‌شود نه هنر. البته این موسیقی را می‌توان در حیطه بازار، ایدئولوژی، تولید و زیبایی‌شناسی هم معنا کرد. درواقع، پاپ طوری طراحی شده که «برای همه جالب باشد» و «از هیچ جای خاصی نیامده» و قرار هم نیست «سلیقه خاصی را اعمال کند».

     پیشینهٔ موسیقی پاپ

دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰

این نوع موسیقی از سبک‌های بلوز (شیکاگو)، و کانتری (تنسی) تأثیر گرفت.
دههٔ ۱۹۵۰

خوانندگان پاپ آن دوره کسانی چون بینگ کراسبی، فرانک سیناترا، دین مارتین، بابی دارین و پگی لی بودند، اما خوانندگانی چون بیل هالی، فتس دامینو و الویس پریسلی به دلیل اینکه از نسل جوان تری بودند بیشتر معروف شدند.
دههٔ ۱۹۶۰

این دهه با گروه‌هایی چون جانی تلوتسان، بابی وی، برایان هایلند، تامی رو، جین پیتنی، فرانکی آوالن شروع شد. در نیمهٔ آن با هنرمندانی چون کارول کینگ، نیل دایموند و برت باکاراک، آرتا فرانکلین، ایسلی برادرز، ری چارلز، استیو واندر، سوپرمز، ماروین گی، باب دیلن و سایمون و گارفانکل متحول شد. می‌توان گفت که گروه بیتلز انقلابی در انگلستان ایجاد کردند. اگرچه آن‌ها پاپ نبودند.
دههٔ ۱۹۷۰

در این دوره موسیقی دیسکوی بی‌جیز، پیانوی بیلی جوئل و التون جان، کانتری ایگلز، هنرمندان راک/پاپ مانند راد استوارت، استیلی دان و فلیتوود مک گل کرد. ای‌بی‌بی‌ای گروه سوئدی بودند که با مسابقه ترانه یوروویژن به شهرت رسیدند و انقلابی در موسیقی پاپ کردند.
دههٔ ۱۹۸۰

برجسته‌ترین خوانندهٔ این دوره، مایکل جکسون بود که با انتشار آلبوم‌های «تریلر» (پرفروش ترین آلبوم موسیقی جهان تا به امروز) و «بـد» (یکی از پرفروش‌ترین آلبوم‌های تاریخ) تغییرات بنیادی و ساختار شکنی را در سبک‌های موسیقی و به خصوص سبک پاپ، ایجاد کرد. مایکل جکسون را «سلطان پاپ» و مدونا را «ملکهٔ پاپ» می‌نامند. سایر هنرمندان این دوره عبارت‌اند از مدرن تاکینگ (که با تک آهنگ «You are my heart you are my soul» توانست چندین هفته در صدر جدول‌ها باشد)، مایکل بولتون، پرینس، جانت جکسون، دوران دوران، گروه پلیس، سیندی لاپر، ویتنی هوستون، فیل کالینز، کایلی مینوگ وپائولا عبدل و کالچر کلاب.
دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱

دههٔ ۱۹۹۰ و قرن ۲۱ با مد شدن گروه‌های پسر و گروه‌های دختر چهره دیگری گرفت. در انگلستان گروه‌های تیک دت، بلو، اسپایس گرلز وارد شدند. گروه‌های ایرلندی این دوره بوی‌زون و وست‌لایف بودند. آمریکا هم بک‌استریت بویز و هنسون و 'ان سینک را داشت، و افرادی مانند ویلا فورد، مندی مور، بریتنی اسپیرز و کریستینا اگیولرا هم به عنوان «پرنسس پاپ» شناخته می‌شوند. در سال ۱۹۹۹ سبک لاتین پاپ را ریکی مارتین عرضه کرد و توسط افرادی مانند جنیفر لوپز، شکیرا، انریکه ایگلسیاس و مارک آنتونی دنبال شد.

در سال ۲۰۰۲ عضو قدیمی ' ان سینک یعنی جاستین تیمبرلیک با آغاز با یک آلبوم انفرادی به یک موفقیت تجاری دست یافت و به عنوان «پرنس پاپ» شناخته شد. تین پاپ در کانال دیزنی توسط ستارگانی چون هیلاری داف به وجود آمد، گروه‌های بریتانیایی پاپ راک چون باستد و مک‌فلای، و خواننده-آهنگساز «پاپ-فانک» کانادایی اوریل لوین در دههٔ ۲۰۰۰ به شهرت رسیدند. خوانندگانی که سبک‌های دیگر پاپ را دربرمی گیرند عبارت‌اند از ویتنی هوستون و ماریا کری در R&B، گارث بروکس و شانیا توین در کانتری، و در دنس پاپ کایل منگ و مدونا که یکی از پر فروش‌ترین خوانندگان تمام دوران بود. مطرحان موسیقی پاپ که در بین بینندگان جذابیت یافتند افرادی مانند سلن دیون و نورا جونز بودند. همچنین مدرن تاکینگ با ۱۱ سال غیبت در عرصه موسیقی از سال ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۸ دوباره در سال ۹۸ آغاز به کار کرد. آلبوم آنها تحت عنوان Back for good در هفته اول ۷۰۰۰۰۰ نسخه فروخت و یک بار دیگر مانند سال ۱۹۸۴ در بازار فروش موسیقی همهمه کرد.


موسیقی پانک

 

خرده فرهنگ پانک شامل آرایه های مختلفی مانند ایدئولوژی، فرم‌های بیان، همین طور مد، هنرهای تجسّمی، رقص، ادبیات، فیلم و در نهایت سبک پانک راک می‍شود.

 

تاریخچه :

خرده فرهنگ پانک در اواسط دههٔ ۱۹۷۰ در انگلستان، ایالات متحده آمریکا و استرالیا ظهور کرد. اینکه پانک دقیقاً از کدام منطقه نشأت گرفته‌است موضوع بحث طولانی مدتی در درون خود جنبش است.

موسیقی پاور متال


 

پاور متال (به انگلیسی: Power metal) یکی از زیر مجموعه‌های سبک هوی متال است که از هم درآمیزی متال سنتی و ترش متال یا اسپید متال پدید آمده‌است و معمولا حال و هوای سمفونیک دارد. پاور متال را به دو گونه متفاوت اما مربوط به هم تقسیم می‌کنند: یکی را به آمریکای شمالی نسبت می‌دهند که تا حد زیادی در همان جا جلوه و نمایانگر شده و این قسم با اصواتی سنگین، شبیه اسپید متال همراه شده‌است. گونه دیگر را پایه‌ریزی شده در اروپا می‌دانند بخصوص آلمان، انگلستان و اسکاندیناوی که نقش ویژه‌ای داشته‌اند. تفاوت این گونه با شکل آمریکای شمالی را در وجود اصوات ملودیک آرام‌تر و استفاده از ساز کیبورد در آن می‌دانند.

 

مشخصات موسیقایی

امروزه پاور متال دارای تمپویی با سرعت بالا و هارمونی‌های ملودیک است. می‌توان گفت اصوات در پاور متال ملایم شده اصوات موسیقایی سبک اسپیدمتال است به همین دلیل اسپید متال را طلایه‌دار پاورمتال می‌نامند.


خوانندگان

در پاور متال توجه ویژه‌ای به نحوه اجرای خواننده شده‌است، در این سبک خواننده اصواتی بسیار ملایم‌تر و ظریف‌تر از اصوات درشتی که خواننده‌ها در سبک‌هایی چون دث متال و بلک متال اجرا می‌کنند را از خود بروز می‌دهد. در دنباله میراث بزرگانی چون رونی جیمز دیو، بروس دیکینسون و راب هالفورد و دیگر خوانندگان مشهور سبک هوی متال، خوانندگان پاور متال هم در «کوک اصوات بالا» می‌خوانند. صدای اکثر خوانندگان این سبک در ردهٔ تنور است که توانایی اجرای نُت‌های بسیار بالا را دارند. از میان آن‌ها می‌توان خوانندگان بزرگی چون تیمو کوتیپلتو از گروه استراتو وریوس، مایکل کیسکه خواننده سابق گروه پرآوازه هلووین، اندی دریس خواننده فعلی گروه هلووین و رالف شفرز خواننده گروه پریمال فیر را نام برد. البته در طول سوابق تاریخی سبک پاور متال ما به خوانندگانی چون مت بارلو از گروه آمریکایی آیسد ارث یا ماتیاس بلد از گروه فالکونر و یا یوآخیم بردن خواننده گروه ساباتون بر می‌خوریم که بر خلاف گروه‌های قبلی صدایی درشت و بم دارند گرچه در بعضی آهنگ‌های بخصوص مانند قطعه «Creator Failure» از آلبوم Burnt Offerings مت بارلو اجرایی متفاوت دارد آنچنانکه ناخودآگاه صدای راب هالفورد تداعی می‌شود.

خوانندگان پاور متالی همچون اندی دریس از هلووین، تیمو کوتیپلتو از استراتو واریوس و کای هانسن از گاما ری و یا هانس کورش ار بلایند گاردین معمولاً در هنگام ضبط قطعات در استودیو در چندین لایه اقدام به ضبط صدای‌شان می‌کنند. به این کار استفاده از جلوهٔ کُرال(آوازخوانی گروهی) می‌گویند و این یادآور گروه راک انگلیسی کوئین است که از این جلوه در کارهای خود استفاده می‌کردند. البته ما در ژانرهای دیگر هوی متال نیز شاهد خوانندگانی هستیم که گاه صدایی شبیه به خوانندگان پاورمتال دارند و به اصطلاح صدای آنها «کوک اصوات بالا» را دارد مانند جویی بلادونا از گروه آمریکایی ترش متال آنترکس. با این اوصاف می‌توان نتیجه گرفت که خوانندگی با کوک صدای بالا منحصرا به خوانندگان گروه‌های پاورمتال نمی‌شود ولو اینکه از این نوع خوانندگی بیشتر در سبک پاورمتال استفاده می‌شود.


 موضوع اشعار

مضمون اشعار در سبک پاور متال اگرچه که مانند خود متال از گوناگونی زیادی برخوردار است ولیکن در این سبک اغلب از مضامینی همچون مضامین خیالی و افسانه وار (مانند : گروههای راپسودی آو فایر، بلایند گاردین و فالکونر) استفاده می‌شود و همینطور مضمون برادری و پایبندی به تعهدات مضمونی است که مورد استفاده بعضی گروه‌های پاور متالی چون استراتو واریوس، هلووین، گاما ری، همرفال و دراگن فورس قرار گرفته‌است. همچنین موضوعات روانشناسانه‌ای چون تقلای درونی و احساسات نیز درون‌مایهٔ اشعار بعض دیگری از گروه‌های پاورمتال شده‌است. که از میان آن‌ها می‌توان از پریمال فیر و نایت ویش نام برد. اما موضوعات دیگری همچون مرگ و جنگ را می‌توان در آثار گروه‌هایی چون منووار، ساباتون و آیسد ارث یافت. موضوعات ضد مذهبی و سیاسی که در متال رایج هستند در اینجا و در این سبک کمتر به چشم می‌خورند.

تنظیم اهنگ و سازبندی

ر پاورمتال گیتار الکتریک و گیتار باس ریف‌هایی با تمپوی بالا را می‌نوازند، ولی آکوردها در این سبک با سرعت پایین تری تغییر می‌کنند با تمپویی منظم در هر میزان و یا حتی آهسته‌تر. هرچند که وجود سولوهای فوق سریع و سخت در این سبک تقریبا اجتناب ناپذیر جلوه می‌کند. تغییر آهسته آکوردها در پاورمتال همان مفهومی را در تعریف پاورمتال دارد که تغییر سریع آکوردها در تعریف سبک ترش متال رایج دارد. معمولاً در این سبک استفاده به‌جا و مناسبی از آکوردهای ماژور می‌شود و این دقیقا همانند استفاده خوب از آکوردهای سری سیرکل است. از گیتاریست‌های توانمند و صاحب سبک در پاورمتال می‌توان کای هانسن از گاما ری، مایکل ویکاث از هلووین و تیمو تولکی از استراتو واریوس را نام برد.

تعدادی از نوازندگان درامز پاورمتال برای آن‌که بتوانند نت‌های سیکسوله را با قدرت و دقت بیشتری بر سر هر ضرب بنوازند معمولاً از پدال دوبل باس و یا از دو عدد طبل باس استفاده می‌کنند. اصولا این تکنیک در پاورمتال به نسبت سایر ژانرهای هوی متال معمول‌تر است ولی مختص پاور متال نیست و در دیگر شاخه‌های موسیقی هوی متال هم کاربرد دارد. این روش نوازندگی درامز توسط اینگو شویتنبرگ (نوازنده درام هلووین) کامل شد. روش و تکنیک او امروزه مورد استفاده بسیاری از نوازنده‌های درامز دیگر قرار گرفته‌است . با این وجود در سبک پاور متال شاهد تعدادی نوازنده درامز هستیم که از شیوهٔ دیگری به غیر از این شیوه استفاده می‌کنند. آنها از تکنیک مورد استفاده در سبک ترش متال یعنی استفاده سریع‌تر و انفجاری از دو طبل باس که ۳ ضرب را به ۶ ضرب با زدن یک ضربهٔ اضافی تبدیل می‌کند استفاده می‌کنند. از این دست نوازندگان می‌توان درامرهای آیسد ارث و بلایند گاردین را نام برد. روش غیر معمول دیگری هم در این سبک به چشم می‌خورد که ضرب انفجاری (به انگلیسی: blast beat) نام دارد. درامرهای دو گروه دراگون فورس و سلادور از این تکنیک استفاده می‌کنند.

ساز کیبورد هم معمولاً توسط گروه‌های پاورمتال در سازبندی آهنگ‌ها مورد استفاده قرار گرفته و می‌گیرد. این کار توسط جنز جانسون از گروه استراتو وَریوس همگانی شد، البته استفاده آن‌ها از لهجه‌های ظریف به صداهای پر در ملودی متغیر می‌نماید. بعضی از گروه‌های سمفونی پاورمتال مانند نایت ویش، رافازودی آو فایر و یا فیری لند در ضبط و استفاده بیشتر از عناصر موسیقی سمفونیک شهرت دارند. این گروه‌ها به‌جای نوازندهٔ کیبورد از ارکسترهای مجهز برای همراهی با موسیقی‌شان استفاده می‌کنند.

گونه های پاور متال

گونهٔ آمریکایی

پدید آمدن پاورمتال آمریکایی را مربوط به دهه۸۰می دانند و آن را شاخه نوظهوری از کلاسیک متال، ترش متال و اسپیدمتال دانسته‌اند. این سبک معمولاً سریع، رک و بی پرده، سنگین و مهاجم‌گونه است که حال و هوای حماسی رزم گونه خاصی را القا می‌کند. در این گونه هیچ گاه کیبورد نقش بزرگی را ایفا نکرده و در عوض توجه بیشتر بر روی خوانندگی و ریف‌هاست. از این گونه می‌توان به منو وار، آیسد ارث و جگ پنزر اشاره کرد.


گونهٔ اروپایی
بلایند گاردین یکی از تاثیرگذارترین گروه‌ها بر گونهٔ اروپایی پاور متال است

سرچشمه این گونه را از موج نو هوی متال انگلیسی دانسته‌اند، پدید آمدن "ملودیک پاورمتال" را به ظهور گروه آلمانی هلووین در دههٔ ۸۰ میلادی و گروه فنلاندی استراتو واریوس در دههٔ ۹۰ نسبت می‌دهند. در این گونه تمرکز ویژه‌ای بر روی ملودی شده و حال و هوای مثبت و روشنی دارد. گروه پر آوازه هلووین توانست با ترکیب ریف‌های سریع خفه شده اسپید متال و اجرای خواننده با کوک صدای بالا سبک جدیدی را پدید آورد که امروزه آن‌را «ملودیک پاور متال» می‌نامیم. ضبط آلبوم نگهبانان هفت کلید قسمت اول توسط هلوین را نقطه تولد پاورمتال دانسته‌اند. استراتو واریوس هم توانست که با استفاده از کیبورد و گیتار که قطعات سولوی نئو-کلاسیک را می‌نوازد در پیشرفت قسمت ملودیکِ پاورمتال موفق باشد.

موسیقی ترش متال


تِرَش متال (به انگلیسی: Thrash metal) به‌عنوان اصلی‌ترین سبک مشتق از هوی متال شناخته می‌شود. گیتاری پرخاش‌گر، سرعتی، تکنیکی، جوی سنگین که عموماً چیزی ناموزون و فراتر از ملودی می‌نوازد. چیزی که شاید در اوایل کار با اسپید متال یکسان به حساب می‌آمد. اما گروههایی مثل متالیکا و مگادث که جزو بهترین‌های این سبک بودند چیزی فراتر از این را به نمایش گذاشتند که شامل ریفهای قوی گیتار بود.

 

گروهای موفق این سبک

در آمریکا: اصلی‌ترین و سرشناس‌ترین گروه‌های این سبک که به ۴ گروه بزرگ ترش متال معروفند:

    متالیکا
    اسلیر
    انترکس
    مگادث

سایر گروه‌های خوب و موفق ترش متال در آمریکا:

    پنترا
    آورکیل
    دارک انجل
    اکزودوس
    متال چرچ
    تستمنت
    دث انجل
    آناکروسیس

در آلمان: سه گروه بزرگ ترش متال آلمانی:

    کریتور
    سادام
    دیستراکشن

قدیمی‌ترین گروه ترش متال آلمانی:

    هولی موزز

در کانادا:

    وایوُد
    آنیهیلیتور

در برزیل:

    سپولتورا
    سارکوفاگو

درسوییس:

    سلتیک فراست
    کُرونِر


موسیقی تکنو

تکنو (به انگلیسی: Techno) نوعی از موسیقی رقص الکترونیک است که در میانهٔ دهه ۱۹۸۰ (میلادی) در دیترویت ایالت میشیگان محبوب شد. دی‌جی بن راسل معمولاً به عنوان خالق این‌گونه از موزیک محسوب می‌شود.

موسیقی رومبا


نام گونه‌ای موسیقی (به ویژه ضرب این موسیقی) و نوعی رقص است که ریشه آفریقایی دارد و با انتقال بردگان آن قاره به آمریکا، به‌ویژه در کوبا، رواج یافت. همچنین رومبا نام نوعی ریتم (4/4) در گیتار است (درسبک اسپانیش)

موسیقی رپ


سبک موسیقی رپ که در دهه ۱۹۶۰ توسط سیاهپوستان آمریکایی در برانکس (واقع در نیویورک) به وجود آمد نوعی سلاح مبارزه جوانان سیاه با تبعیض‌های نژادی رایج در آن زمان بود و به همین دلیل بود که به خاطر بیان مشکلات زندگی در گِتوها (جایی برای زندگی مردمی که جزو اقلیت یک شهر به حساب می‌آیند) به موسیقی گتو نیز شهرت دارد.

گرچه همواره سیاهپوستان را صاحبان موسیقی رپ می‌دانند اما نمی‌توان از نقش آمریکایی‌های لاتینی تبار در زنده نگه داشتن این سبک چشم پوشی کرد، در ثانی رپ در دنیای امروز از چار چوبی که آنرا منحصراً مربوط به سیاهپوستان می‌ساخت خارج شده و به یک شیوه اعتراض برای جوانان جهان تبدیل شده؛ در واقع هر جا که جوان‌ها هستند و هر کجا که نارضایتی وجود دارد رپ هم بعنوان یک شیوه اعتراض که در قالب موسیقی و در دل کلماتی که به سرعت و پشت سر هم پیاده می‌شوند نهفته‌است ٫ در آنجا حضور دارد.

می توان گفت رپ موسیقی اعتراضی است که کمی چاشنی طنز (fun) به آن اضافه شده.

 

تاریخچه

سیاهپوستان بنیان گذار رپ در آن زمان بدلیل نداشتن استطاعت مالی کافی و عدم وجود امکانات لازم، قادر به ضبط آهنگ‌های خود در استودیو نبودند و به ناچار هنر خود را در خیابان عرضه می‌داشتند و به جای استفاده از ساز، دست می‌زدند! (صدای دست زدنی که امروزه در در آهنگ‌های رپ و هیپ هاپ می‌توان براحتی آن را شنید به نوعی احترام به رپرهای اولیه و بنیانگذاران رپ است) اما بالاخره روزی رسید که رپرها توانستند آهنگ‌های خود را ضبط کنند.

با اینکه بسیاری معتقدند اولین آهنگ‌های رپ را Grandmaster Flash یا The Sugarhill Gang ضبط کرده‌اند اما این عقیده در مورد موسیقی Hip Hop صحت دارد نه در مورد رپ. به هر تقدیر نخستین آهنگ رپی که رسماً در تاریخ موسیقی ضبط شد «Here Come the Judge» نام داشت که در سال ۱۹۶۸ توسط کُمدین معروف Pigmeat Markham ضبط شده بود.
رپ و هیپ هاپ حال حاضر آمریکا

هر چند رپ و هیپ هاپ در آمریکای امروز هنوز هم لحن تلخ و تمسخر آمیز اعتراضی خود را حفظ کرده اما دیگر درباره مباحثی که در آغاز تولد خود به آنها می‌پرداخت سخنی به میان نمی‌آورد یا حد اقل ٫ به ندرت درباره آن‌ها سخن می‌گوید؛ گویا آرزوی دکتر لوتر کینگ در مورد برابری حقوق سیاهان و سفید پوست‌ها، لااقل در مورد رپرها در حد زیادی به تحقق پیوسته، چون محور اصلی موسیقی رپ و هیپ هاپ در آمریکای حال حاضر را گنگستا رپ (Gangsta Rap) و تا حدود زیادی هاردکور رپ (Hardcore Rap) تشکیل می‌دهد به عبارت ساده تر امروزه مباحث اصلی این موسیقی را مواد مخدر، قانون شکنی و در مجموع هر مبحث دیگری که باعث می‌شود والدین فرزندان خود را از گوش دادن به این موسیقی منع کنند؛ شاید امروزه بتوان رپ را فقط متعلق به بزرگترها نامید اما در این میان گروه‌هایی مثل Native Deen و رپرهایی که سبک Christian Rap را دنبال می‌کنند تلاشی هر چند بی فایده برای جلوگیری از این امر می‌کنند اما با وضعی که امروز بر دنیای رپ و هیپ هاپ حاکم است شاید تنها می‌توان آن‌ها را رپرهایی متعلق به دنیای کوچکترها دانست.


موسیقی اسیدهاوس


اسیدهاوس (به انگلیسی: Acid house) زیرشاخه‌ای از موسیقی هاوس است که روی قالب‌های تکرارشونده و هیپنوتیزمی ترنس مانند تاکید دارد، که معمولا همراه با صدای نمونه برداری شده خواننده یا خط‌های محاوره مانند به جای استفاده مستقیم از خواننده و شعر است. هسته سرکوب‌کننده صدای سبک فوق توسط دی جی‌های اهل شیکاگو که استفاده از دستگاههای سینث سایزر-سیکوئنسر الکترونیک تی بی۳۰۳ را تجربه می‌کردند در اواسط سالهای ۱۹۸۰ میلادی توسعه پیدا کرد. اسید هاوس سپس به بریتانیا، استرالیا و قاره اروپا گسترش پیدا کرد به طوری که توسط دی جی‌های روزهای اوایل موسیقی رِیو پخش می‌شد. در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی، قطعات و میکس‌های مجدد کاپی‌کَت (به انگلیسی: CopyCat) سبک اسید هاوس را به جریان اصلی موسیقی معرفی کرد که تحت تاثیر سبک‌های پاپ و موسیقی رقص می‌بود.

با نام مستعار صدای اسید، سبک موسیقی اسیدهاوس تفاوتی عمده با سبک‌های نوظهور دیپ هاوس و یا وکال هاوس پیدا کرد که آنرا کمینه‌تر، خیلی سبک‌تر و یا با غیاب سازبندی و به طور کلی سخت‌تر یا صدای ترنسی تری نسبت به آنها داشت. این جهت‌گیری دوراهی به عنوان جداسازی زودهنگامی در موسیقی هاوس ثبت شد که به صورت مستقیم همبسته به پیدایش سبک هارد دنس و ترنس می‌شد که نقطه عطفی در عرصه توسعه موسیقی رِیو بود. سرسختی این سبک حاصل اکتشاف صدای عجیبی بود که توسط سینث سایزر خط باس رولند تی بی ۳۰۳ تولید می‌شد. هنگام پیچ و تاب دادن ریتم سرراست ۴/۴ که توسط تعداد زیادی از سبک‌های موسیقی هاوس و تکنو به صورت مشترک استفاده می‌شد، برای تولید ریتم‌های بسیار قوی و ضربه‌ای تری نسبت به سبک پاپ یا موسیقی الکترو، برنامه ریزی شده بود. هردوی این عناصر در بیشترین قطعه‌هائی که به عنوان هسته اصلی صدای اسیدهاوس شناخته شده‌اند، دیده می‌شوند. دیگر صدای معروف شرکت رولند صدای درام ماشین تی آر ۸۰۸ بود که به صورت مشترک استفاده می‌شد. اسیدهاوس بر موسیقی رقص به صورت محسوسی با در نظرگرفتن تعدادی از قطعه‌های موسیقی الکترونیک که اسیدهاوس را به صورت مرجعی از استفاده از سبک‌های دیگر مانند ترنس - گواترنس - سای ترنس - برک بیت - تکنو - تریپ هاپ و موسیقی هاوس، تحت تاثیر قرار داده‌است.


اسپید متال

اسپید متال (به انگلیسی: Speed metal) یکی از زیر شاخه‌های موسیقی سبک هوی متال است که در اوایل دههٔ ۸۰ میلادی پدید آمد، ریشه‌های این سبک به موج جدید هوی متال انگلیسی و هاردکور پانک بر می‌گردد. این سبک در سایت آل میوزیک اینگونه تعریف شده‌است : «موسیقی به شدت سریع، سوزان و بطور سخت و طاقت فرسا تکنیکال».[۱] و همچنین در همین سایت عنوان شده‌است که اگر سرعت و تکنیک‌های طاقت فرسا را از اسپید متال بگیریم آنگاه ترش متال را خواهیم داشت.

قطعهٔ «Stone Cold Crazy» از آلبوم Sheer Heart Attack گروه موسیقی کوئین که توسط گروه متالیکا اجرای مجدد شد یک نماد اسپید متال است. از گروه‌های تاثیرگذار در شکل‌گیری این سبک می‌توان به موتور هد و جوداس پریست اشاره کرد.